کد مطلب:162543 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

احمد کمالپور
كمال



ای شمع فروزان به شبستان كه بودی؟

دیشب به كجا رفتی و مهمان كه بودی؟



از دوری روی تو من آرام ندارم

ای جان من، آرام دل و جان كه بودی؟



من دیده چو یعقوب به در دوخته بودم

ای یوسف گم گشته، به زندان كه بودی؟



بردند به یغما سر و سامان تو را دوش

خود زیور و زیب و سر و سامان كه بودی؟



شب تا به سحر، ریخت مرا اشك به دامن

ای گوهر یكدانه، به دامان كه بودی